سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مقصود از روزی گوارا، دانش است . [امام باقر علیه السلام درباره این کلام خدای متعال «و ما آنها را از چیزهای گوارا روزی دادیم»فرمود]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :11
کل بازدید :34169
تعداد کل یاداشته ها : 26
103/2/15
4:25 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خانوم کامپیوتر[6]
من یک معلم ساده هستم، همان معلم ساده ای که هیچ نقطه ندارد..................اگر خوش دارید هر جا نوشتم "فاطمه" اسم قشنگ خودتون رو بذارید و این نامه‌ها رو بخونید.

خبر مایه
مراقبت مفهوم بزرگیست که تو مدارس به یه کار ملال آور تبدیل شده که خیلی از اون فراریم. درست مثل تو آرایشگاه نشستن می مونه!!
البته برای اینکه ملال آوری این کارو برای خودم کم کنم از اول جلسه تا آخر جلسه برای بچه ها ذکر می گم و دعاشون می کنم. شکلات میزارم تو جیبم و وسط امتحان میدم به بچه ها که فکرشون واشه شروع کنن به نوشتن. (البته این موضوع رو من تست کردم اگر بعد از 40 دقیقه کسی ورقه اش رو نداده و هنوز داره فکر می کنه، بهتره یه چیز شیرین بخوره. من هر سال همین کارو می کنم و می بی نم اغلب بچه ها بعد از خوردن شکلات شروع می کنند به نوشتن جواب هایی که مشکل داشتن. البته مدرسه بهشت خودش به بچه ها شکلات می ده برا همین امسال شکلات نبردم با خودم.)

امسال هم که ستم! مراقبت که وای می ستم یه 2 ساعت کامل باید رو پا این ور و اون ور بشم. نشستن مجاز نیست.خیلی راه رفتن مجاز نیست. بالا سر یکی واستادن مجاز نیست. به ورقه ی بچه ها نگاه کردن مجاز نیست. مشغول کار شدن مجاز نیست. خمیازه، عطسه، سرفه، فین فین کردن و در کل سرما خوردن هم مجاز نیست. چرت زدن که اصلا و ابدا، نقاشی کشیدن و ورقه صحیح کردن و نوشتن و از این حرفها هم که نگو! تازه شم باید یه لنگه پا باید وایستی تا امتحان بچه ها تموم بشه . آی آدم کفری می شه از دست اونهایی که تا 10 دقیقه بعد از زنگِ پایان امتحان هم نشستن و می نویسن! من نمی دونم چرا از اول همش دارن به در و دیوار نگاه می کنن آخرش نوشتنشون می گیره...
قبلا 45 دقیقه بعد از مراقبت یکی میومد سرجام من می رفتم صبحونه می خوردم، بعد می رفتم سرجای یکی دیگه اون میرفت یه آب و هوایی می خورد. من که امتحان نمی گیرم برام خیلی ستمه مراقبت وایستم. سرکلاس های خودم که امتحان می گیرم اصولا کلاس رو ترک می کنم. آخه امتحان که عملی و خلاق باشه مراقب نمی خواد. اگه هم کسی ازم سوال کنه و بلد نباشه، همون جا آموزش بهش می دم. -از نظر من مهم یاد گرفتنه نه امتحان گرفتن.-
خلاصه امسال مراقبت خیلی ستمه. البته 2 تا از مدارس منو از مراقب بودن معاف کردن این همه صغرا کبرا چیدن همش واسه 4 ساعت مراقبت تو مدرسه بهشت بود
................................................
سلام فاطمه
        فاطمه ی من
باز هم سر جلسه امتحانِ تو مراقبم...
نه به این که خطایی نکنی!
                                   نه
 مراقبم به اینکه سوالی یا حرفی از تو بی جواب نماند.
مراقبم که مبادا چیزی بخواهی و کسی نباشد برای تو.
مراقبم که نیازت بی پاسخ بماند و تو احساس تنهایی کنی.
دوست دارم
یک روز هم تو مراقب من باشی.
وقتی امتحان سخت خداوند را می دهم.
تو مراقب من باش
مبادا حرفی یا سوالی از من بی جواب بماند.
مبادا وقتی می ایستم مقابل خداوند احساس تنهایی کنم. مبادا هیچ جوابی نبرده باشم.
فاطمه
مراقب من باش، مراقب خودت هم باش.
----------
الان نوشت: مراقبت امروزم هم حذف شد! شاید ناظممون اینجا رو خونده فهمیده چقدر از مراقبت فراریم.
88/10/23::: 1:25 ص
نظر()
  
  
سلام بهانه ی من
چشمهایت را بسته ای و در خلوت خودت برای تنهایی ات اشک می ریزی... چشم باز کن، چشم باز کن بگذار اشک هایت را پاک کنم، تو تنها نیستی فقط نتوانستی از خیل آدم های اطرافت دوستی پیدا کنی که دلت را بشناسد.
دوست آن کسی نیست که با تو قهقه های شادی بزند و با حرف های لوس و تکراری روزت را پر کند. دوست آن است که سر بر شانه هایش بگذاری و گریه کنی. دوست آن کس است که وقتی دستهای محبتش را می گیری عشق جاری شود در رگ هایت. دوست آن کسی اشت که وقتی می خندانی اش از خنده هایش گل، گل، گلباران می شود لحظه هایت...
چشمهای گریالودت را باز کن. شبها بالشهای خیست را می شمارم... چشم باز کن نازنین من.
من اینجا ایستاده ام، کنار بالش خیس تو، کنار اشکهایت. تو اگر دوست می خواهی مرا اهلی کن، مادر.
*********
بچه ها ترم اولشان تمام شد و تا پلک بگذاری و باز کنی ترم دوم هم رفته  و باز تابستان و دلتنگی من و مدرسه.
88/10/10::: 12:30 ص
نظر()
  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ با این اوضاع جهان، به نظر شما جنگ آخرالزمان در حال شکل گیریه؟
+ آسمان بار امانت نتواست کشید /قرعه فال به نام من دیوانه زدند.